مسیر فعلی شما در سایت دهکده دانلود بخش دانلود کتاب :
دانلود کتاب-->>>
دانلود رایگان کتاب-->>>
دانلود کتاب شعر و ترانه-->>>
دانلود pdf کتاب فوت کوزه گری جلد دوم مصطفی رحماندوست
دانلود pdf کتاب فوت کوزه گری جلد دوم مصطفی رحماندوست
- نام کتاب : فوت کوزه گری جلد دوم
- ژانر کتاب : دانلود کتاب شعر و ترانه
- نام نویسنده : مصطفی رحماندوست
- سایز کتاب فوت کوزه گری جلد دوم : 8.74 مگابایت
- نوع فایل دانلودی : فایل pdf و یا zip شده میباشد
- زبان کتاب : فارسی
- تاریخ درج : 2021-12-21 06:30:03
- تاریخ بروزرسانی : 2023-07-15 01:00:07
- منتقد و ارسال شده به وسیله : یاشار ایوبی
- امتیاز منتقد به فوت کوزه گری جلد دوم : 10
درودی دیگر به قسمت شعر و ادبیات ما خوش آمدید
امروز برای شما pdf کتاب فوت کوزه گری جلد دوم به وضعیت مجانی در سایت مهیا کردیم این pdf کتاب فوت کوزه گری جلد دوم برای مصطفی رحماندوست میباشد فوت کوزه گری جلد دوم به وسیله مصطفی رحماندوست هستش با ابزار چستجو سایت پست های زیادتری از مصطفی رحماندوست را سرچ نمایید
pdf کتاب فوت کوزه گری جلد دوم یکی از pdf کتاب های کاربردی و خواندنی هستش pdf کتاب فوت کوزه گری جلد دوم در قسمت شعر و ادبیات برای شما گذاشتیم
فوت کوزه گری جلد دوم اثر مصطفی رحماندوست
دانلود کتاب فوت کوزه گری جلد دوم
فوت کوزه گری جلد دوم در دنباله جلد اول آن که قبلا در سایت گذاشته ایم توسط مصطفی رحماندوست نوشته شده است.کتاب فوت کوزه گری را می شود《 فرهنگ ضرب المثل های ایرانی برای نوجوانان》ندلگرمی.یکی از پرمخاطب ترین کتاب هاست ووجه تمایز آن با کتاب های یکسان زبان گویا و سلیس آن و ارائه ی داستان ها و ریشه های ضرب المثل ها برای مناسبتر به دلیل سپردن مثل های ایرانی است.
در صفحه 604 کتاب می خوانیم
نیمه های شب دزدی به قصد سرقت مال از خانه خارج شد و در تاریکی شهر از کوچه ای به کوچه ای رفت تا آن که به خانه مرد پارچه بافی رسید. مرد پارچه باف سخت مشغول بافتن پارچه ای ابریشمین و زیبا بود. همین طور که کار می کرد، با خود می گفت: «ای زبان، یک ماه است که برای بافتن این پارچه رنج می برم. شخصا پیش خلیفه خود را نگه دار و سر مرا به باد مده.» دزد که حرف های مرد بافنده را شنید، سخت کنجکاو شد که ببیند چطور زبان این مرد امکان پذیر است سرش را به باد دهد. پس تصمیم گرفت در گوشه ای منتظر بماند تا صبح بشود. آن شب مرد بافت و بافت و بافت و تا صبح از زبانش خواست که شخصا چیزی نگوید که زحمت یک ماهه اش را به هدر ندهد و سر سبزش را به باد.
عاقبت صبح شد و با دمیدن خورشید، مرد، پارچه ابریشمی و رنگارنگ را پیچید و با خود به قصر برد. دزد نیز از پی او روان شد. مرد به دربار وارد شد و پارچه را تقدیم خلیفه کرد. خلیفه با دیدن بافت زیبا و رنگ های دلنشین آن، خیلی خوشحال شد و گفت: «کاری خیلی زیبا و هنرمندانه است؛ اما بگو ببینم، این پارچه را برای چه کاری مصرف کنم؟» مرد گفت: «دستور بفرمایید آن را به خزانه ببرند تا وقتی که شما مردید، روی تابوتتان بکشند!» خلیفه از شنیدن پاسخ مرد چنان برافروخت که دستور داد فوراً سر از تنش جدا کنند. در همین موقع دزد که در گوشه ای ایستاده بود، جلو آمد و گفت: «اگر اجازه بدهید، سخنی بگویم و بعد فرمان خلیفه اجرا شود.»
به او اجازه دادند و دزد شرح سرگذشتی دیشب را برای شاه تعریف کرد و گفت: «این بیچاره تمام شب را بی قرار بود که مبادا زبانش به بیهوده گویی باز شود و …» خلیفه زمانی از سرگذشت باخبر شد، دستور داد مرد بافنده را آزاد کنند و به دزد به دلیل مهربانی و جوانمردی اش انعام داد و او را از نزدیکان خود کرد.
کتاب پیشنهادی :
'. دانلود pdf کتاب در برابر اغوا صابر رازگردانی .'
کاربرد:
این مثل زمانی مصرف می شود که بخواهیم به کسی اخطار دهیم که مواظب حرف هایت باش. بدون فکر و اندیشه حرف زدن یا بیهوده گویی امکان پذیر است سبب شود که جانت را از دست بدهی.
مشابه:
آدمی از زبان خود به بلاست.
بس سر که فتادهٔ زبان است ***** با یک نقطه «زبان»، «زیان» است. (ایرج میرزا)
طوطی ز زبان خویش در بند افتاد.
زبانش با سرش بازی می کند.
به هوش باش که سر در سر زبان نکنی.
زبان کشیده نگه دار تا زیان نکنی.
زبان در دهان پاسبان سر است.
خاموش نشین و فارغ از عالم باش.
به دسته بندی
دانلود کتاب درسی ما رجوع نمایید تمامتلاش ما کم حجم کردن فایل های دانلود هستش
ممنون میشم دیدات خود را برای pdf کتاب سایت ما قرار بدید
تاریخ تغییر مساویس ست با : 1402/4/24 یا شنبه بیست و چهار تیر هزار و چهارصد و دو میباشد