مسیر فعلی شما در سایت دهکده دانلود بخش دانلود کتاب :
دانلود کتاب-->>>
دانلود رایگان کتاب-->>>
دانلود نمایشنامه دانلود فیلمنامه-->>>
دانلود pdf کتاب افسانه های تبای سوفوکل (سوفوکلس)
دانلود pdf کتاب افسانه های تبای سوفوکل (سوفوکلس)
- نام کتاب : افسانه های تبای
- ژانر کتاب : دانلود نمایشنامه دانلود فیلمنامه
- نام نویسنده : سوفوکل (سوفوکلس)
- مترجم کتاب : شاهرخ مسکوب
- سایز کتاب افسانه های تبای : 3.8 مگابایت
- نوع فایل دانلودی : فایل pdf و یا zip شده میباشد
- زبان کتاب : فارسی
- تاریخ درج : 2021-12-18 23:00:17
- تاریخ بروزرسانی : 2023-07-14 18:50:12
- منتقد و ارسال شده به وسیله : یاشار ایوبی
- امتیاز منتقد به افسانه های تبای : 6
سلامی دیگر به قسمت نمایشنامه سایت کتاب خوش آمدید
امروز برای شما pdf کتاب افسانه های تبای به شکل کامل رایگان قرار دادیم این pdf کتاب افسانه های تبای نوشته سوفوکل (سوفوکلس) میباشد افسانه های تبای به وسیله سوفوکل (سوفوکلس) میباشد با میانبر سایت شما میتوانید کار های سوفوکل (سوفوکلس) را جتسجو نمایید
pdf کتاب افسانه های تبای یکی از pdf کتاب های مناسب در سایت ما هستش pdf کتاب افسانه های تبای در قسمت نمایشنامه برای هواداران مجله و کتاب قرار گرفته
افسانه های تبای اثر سوفوکل (سوفوکلس)
دانلود کتاب افسانه های تبای
کتاب افسانه های تبای ، مجموعه ای متشکل از سه نمایشنامه ی ادیپوس شهریار، ادیپوس در کلنوس و آنتیگونه است که به قلم سوفوکلس به رشته ی تحریر درآمده اند. نمایشنامه ی ادیپوس شهریار هنوز هم با قدرت و تأثیری منحصر به شخص، یکی از اساسی ترین سؤال های بشر را مطرح می کند: «من چه کسی هستم؟» داستان این تاثیر، مخاطب را در دنیای دلهره آور و اساطیری خود غرق می کند به پادشاهی می پردازد که در ناآگاهیِ تمام، پدرش را می کشد و با مادر خود ازدواج می کند.
نمایشنامه افسانه های تبای در روایت داستان ادیپوس و تراژدیای که در انتهای آن به وقوع می پیوندد، هماهنگی بی نقصی را میان شخصیت ها و کارهای آن ها به نمایش می گذارد. افزون بر این، مصرف ی هنرمندانه و به جا از آیرونیِ دراماتیک سبب شده حوادث فاجعه بار و احساسات شخصیت های متفاوت در این تاثیر جاودان، تأثیری دوچندان بر مخاطبین داشته باشد.
چکیده کتاب
1 ـ اودیپ شهریار
اودیپ از خاندان «لابداسید» است که به نفرین خدایان گرفتارند و تمام به مرگی جانکاه می میرند. هاتفان به «لائیوس» پدر اودیپ می گویند که بر بچه وی مقدّر شده است که پدر خود را بکشد و مادرش را به زنی گیرد. چون اودیپ زاده می شود، از آن جا که پدر و مادر نمی خواهند دست به خون پسر بیالایند، وی را در دور دست، بر کوه «کیتاریون» رها می کنند تا خود بمیرد. شبانی او را از مرگ نجات می دهد و به «کورنیتوس» نزد «پولیبوس» شهریار می برد. اودیپ در آن جا بزرگ می شود و از تقدیر خود آگاه می گردد.
وی چون پدرخوانده و مادرخوانده اش را پدرومادر واقعی خود می پنداشت از کورنیتوس می فرارد تا سرنوشت شوم خود را تغییر دهد. در راه شهر «تبای» به لائیوس پدر راستین و ناشناخته خود می رسد و در نبردی او را می کشد و در برخورد با اژدهایی به نام «ابوالهول» معمّای او را جواب می دهد و مردم را از مصیبتی بزرگ می رهاند و مردم به شکرانه آن، او را پادشاه می کنند و شهبانو ـ مادر اودیپ ـ همسر او می شود.
پس از سال ها فرمانروایی عادلانه، طاعون بر شهر اودیپ فرو می آید. مردم شهر برای رهایی از چنگال طاعون در برابر کاخِ پادشاه جمع می شوند و معالجه می خواهند. هاتف معبد می گوید: گناه کاری در شهر هست که خون بی گناهی را ریخته است و تا او مجازات نشود، طاعون شهر را رها نخواهد کرد. اودیپ به تدریج پی می برد که او چوپان زاده نیست و بچه لائیوس است که به دست اودیپ کشته شده است و با ملکه او ازدواج کرده است. پس از این کشف دردناک، مادر خود را به دار می آویزد و اودیپ خود را نابینا می کند و بر تاثیر این جنایت، از زادگاه خود دور می شود.
2 ـ اودیپ در کولونی
پیرمرد نابینا همراه دخترش «انتیگون» به یکی از حومه های شهر آتن پناه می برد و دیگر اطمینانی به خیر نیروی خدایان و انسان ها ندارد. «ایسمینه» دختر اودیپ به آن جا می آید و خبر می دهد که بنا بر گفته هاتفِ معبد «دِلفی» خدایان اودیپ را قسمتیده اند و گفته اند: گور اودیپ هرجا باشد، آن جا از خشم خدایان در امان خواهد بود.
کتاب پیشنهادی :
'. دانلود pdf کتاب داستان زندگی ادگار کیسی جینا سرمینارا .'
از سوی دیگر، بین بچه ها اودیپ بر سر پادشاهی ستیز در می گیرد و بچه بزرگ تر مغلوب و تبعید می شود. او که پدر خود اودیپ را از شهر بیرون رانده بود، اکنون برای طلبِ قسمتش نزد پدر می آید و تمنّای گذشت دارد. اودیپ، بچه را نمی قسمتد و او را نادلگرمی باز می گرداند. اودیپ پیش از مرگ از پادشاه آتن می خواهد که جای گور او را از تمام مخفی بدارد و جز به جایگزینانش به کسی نشان ندهد و آرام می میرد.
3 ـ آنتیگونه
بعد از مرگ اودیپ، بچه هاش «اته اکلس» و «پولونیکس» هر دو به دست هم کشته می شوند. «کرئون» بچه کوچک «اته اکلس» را به خاک می سپارد، ولی اجازه نمی دهد جسد «پولونیکس» به خاک بسپارند. خواهران او «آنتیگونه» و «ایسمینه» تصمیم می گیرند هرطور شده جسد برادر را به خاک بسپارند. اندکی بعد، ایسمنه از ترس پادشاه خواهرش را تنها رها می کند و آنتیگونه با پذیرش ریسک به تنهایی برادرش را دفن می کند.
کرئون دستور می دهد مجازات مرگ درباره آنتیگونه اجرا شود. «هایمن» بچه کرئون، عاشق آنتیگونه است و می کوشد پدر را از تصمیم خود باز دارد. کرئون خواسته بچه را نمی پذیرد و پیش گویی هاتف را نیز به چیزی نمی خرد. هایمن نزد آنتیگونه می رود. آنتیگونه خود را حلق آویز کرده است. هایمن نیز دشنه ای در قلب خود فرو می برد. همسر کرئون نیز خودرا می کشد و بدین نوع دودمانی فدای استبداد و خودسری کرئون می شود.
این سه نمایش نامه در واقع صحنه های مختلف یک سرگذشت هستند. اودیپ، خواهان دانایی است و عشق به دانایی در وی چیزی است برتر و بیرون از اراده. انگیزه جست و جوی اودیپ در شناخت حقیقت، عشق به جماعت و آرزوی بهروزی آنان است. نیز شناخت حقیقت، تقدیر اوست و پیروزی او در تسلیم نشدن است نه در تسلیم کردن. نمایش آنتیگونه، تأکیدی است بر ارزش عشق در زندگی جمعی. عشق هرچند موضوعی انفرادی است، اما بدون آن، جامعه شادابی و حرکت خود را از دست می دهد؛ زیرا سرچشمه و انگیزه خیلیی از اعمال ما در جامعه، عشق است. اخلاق، وامدار عشق است. فرمان خدایان در پرتو عشق اجرا می شود. حکومت با نیروی عشق پایدار و سالم می ماند. تعادل جهان با عشق تحقّق می یابد. عشق بچه به پدر و مادر، عشق خواهر به برادر، عشق زن به مرد و برعکس، مضمون اصلی تراژدی های سوفوکل است.
قسمتی از متن کتاب
کسانی هستند که گمان می برند تنها هوشیاران، تنها سخنوران و تنها خردمندانند، بازشان می کنند، تهی هستند. خردمند ننگ ندارد از دیگران بیاموزد و خطایش را دریابد. لجاجت از ابلهی است نه خردمندی. از درخت ها بیاموز، آنگاه که با جنبش طوفان هماهنگ گردند نازکت ترین شاخساری به جا می ماند، ولی آنگاه که در برابر باد گردن افرازند از ریشه برکنده اند. هرگز دیده ای که دریانوردی کاردان باد را بشنود و بادبان را همچنان سخت بگذارد؟ و اگر چنین کند به زودی بایست کشتی واژگون را در آب براند.
سزاوار است که از ترس مردی، شایسته ی عقوبت ایزدان گردم؟ حتی بدون فرمان تو، برای مرگ مهیا ام. به گمان من، مرگی زودرس برایم موهبتی خواهد بود. هر زندگی که از دردهای بیشمار لبریز باشد خوستاره آرامش مردگان است. همینطور، سرنوشتی را که تو برایم مقدر داشته ای در شمار رنج ها نمی آورم. بدبختی این بود که از بی آرامگاهی برادر مرده ام در رنج باشم، و من نتوانستم به آن تن در دهم. دیگر هر چه پیش آید برایم یکسان است… این است قانونی که بدان رفتار کردم. خواهی گفت به زبان دیوانگان سخن می گویم اما مگر می توان دیوانگی را در پیشگاه بیخردی به داوری خواند؟
ادیپوس: ای رنج! کجا هستم؟ آیا این صدای من است؟ که در هوا سرگردان است؟ دست تقدیر مرا به کجا می راند؟ سر آهنگ: برای آدمیزاد ناگفتنی است. چندان هولناک است که نمی توان دید. ادیپوس: ای شب بی فرجام و تحمل ناپذیر و بی فرارگاه! ابری که از هیچ بادی نمی پراکند! آه باز این شکنجه ی تیزچنگال همه ی تن و خاطرات سیاه روان مرا می آزارد. سر آهنگ: بایست همینگونه باشد، چنین رنجی را جان مجدد می بایست. یک بار تن را و یک بار روان را.
جملاتی زیبایی از نمایشنامه
- آنگاه که خرد را سودی نیست ، خردمندی دردمندی است.
- آنچه شدنی است خواهد شد.
- چون دوستی پاکباز را برانی ، گرانتر گنجها ، زدگی خویشتن را هدر کرده ای.
- از این پیش بامداد روشن من بودی و اکنون ظلمت بی انتهای من
- طبایع جان سخت آسانتر می شکنند . سخت ترین فلزات ، آهن ، همان است که آسانتر در هم می شکند.
- ستمگران از هر سعادتی برخوردارند و از آن میان از سعادت کر بودن نیز.
نقد و تحقیق کتاب افسانه های تبای
یونانی ها نمایش نامه نویسان بزرگی داشتند که سه تن از بزرگ ترینِ آن ها جمله بودند از: آشیل، سوفوکل و اوریپید. این هر سه در قرن پنجم پیش از میلاد می زیستند. سوفوکل، مشهورترین این سه تن است. خصوصیت اصلی تراژدی های او بر خلاف دیگران، تکیه و توجه به انسان است نه خدایان. زیادتر تراژدی نویسان یونانی از زندگی خدایان الهام می گرفتند و بر مبنای اسطوره های مربوط به خدایان، تراژدی می نوشتند. اما قهرمانان سوفوکل به ستیز با نیروهای ماورایی و سلطه خدایان می پردازند و همگی خصلت انسانی د ارند. افسانه های تبای یک تریلوژی است و سه سرگذشتی به هم پیوسته را روایت می کند.
شاید به این کتاب ها نیز دلبسته باشید:
- افسانه سیزیف
- قصه ها و افسانه ها
- سینوهه جلد دوم
- سینوهه جلد اول
- ارابه خدایان
به بخش های دیگه سایت کتاب مثل دانلود رمان ببینید تمام کوشش ما رایگان ماندن لینک های دانلود خواهد بود
لطفا که دید خودتون رو درباره دانلود افسانه های تبای قسمت pdf کتاب سایت ما قرار بدید
جدیدترین زمان بروز کردن مساویس ست با : 1402/4/23 یا جمعه بیست و سه تیر هزار و چهارصد و دو است